loading...
[دریچه]
حامد بهروزی بازدید : 457 یکشنبه 17 شهریور 1392 نظرات (4)

صنعت سینما یا هنر سینما ،هر چه که هست، به گونه ای با زندگی من در هم تنیده که احساس مسئولیت متقابلی را در من برمی انگیزد. پس از تماشای تکه های رنگارنگ سینما در ذهن هر فرد سینمادوستیاحساس شور و شعفی درونی زاده می شود؛ این حس می تواند اشکال گوناگونی به خود بگیرد، یکی پس از تماشای عاشقانه ها شعر می نویسد و دیگری پس از تماشای حماسه ها به دنبال خلق حماسه می گردد ولی در من این حس به شکل احساس مسئولیتی نمود می یابد که مدام فریاد میزند باید کاری کرد. از آنجاییکه محدودیت ها و مشکلات بر من، شما و جامعه ی ما سایه افکنده است، تنها چیزی که به آن دسترسی داریم نوشتن و به اشتراک گذاشتن عقاید، باورها و برداشت های متفاوت ماست تا بتوانیم با همفکران خود هم رسته شویم. منی که آرزوی کارگردانی داشتم(و دارم) اکنون می خواهم نقد بنویسم ،نقدی که در توانم باشد، نه یک نقد تخصصی از اینها که یک مرد عینکی با کلمات قلمبه سلمبه در تلویزیون به خوردمان می دهد. کلماتی که گاها برای درک فیلم هیچ نیازی به حضور آنها نیست و تنها لذت بردن از یک فیلم برای یک عمر کافی است. سینما دنیایی است متفاوت با هزاران دریچه که هر کسی دریچه ای باز میکند و محو آن می شود؛ من از شما می خواهم از "دریچه" من این دنیای بی نهایت را نوش جان کنید.  

هر آنچه در این وبلاگ میبینید حاصل تحقیق و گشت و گذار من در کتاب ها ، مجلات و فضای مجازی(اینترنت) است که پس از مطالعه و درک درست ،دست به نوشتن این مطالب برده ام .همانطور که می دانید هر انسانی میتواند در برداشت و عمل خود دچار اشتباه شود و از آنجایی که من نیز دو پای سخن گو هستم خود را از این ممکن مبرا نمی بینم. 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هادی بهروزی در تاریخ 1392/07/06 و 22:06 دقیقه ارسال شده است

درود ... رفیق !

خوشحالم کردی ...

با دستهای پر بازخواهم گشت .

خیلی دوستت دارم ...
خیلی

این نظر توسط هيچكس در تاریخ 1392/07/02 و 15:17 دقیقه ارسال شده است

ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍﺑﭙﺮﺳﻨﺪ !
ﻭﻟﯽ ....
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯿﺴﺖ،
ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ؛
ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ:
ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﻢ....

این نظر توسط هيچكس در تاریخ 1392/07/02 و 15:17 دقیقه ارسال شده است

چگونه باور کنم

چگونه باور کنم که نیستی،

وقتی هنوز صدای گرم و مهربانت در گوشم شنیده می شود

چگونه باور کنم که پر کشیدی،

وقتی هنوز سرمست تماشای زیبایی ات هستم.

باور نمی کنم،

چرا که در لحظه لحظه هایم حضور داری،

تو در زلال آبشاران جاری هستی

و

در لطافت عشق به چشم می خوری

هنوز هستی و تا همیشه خواهی بود…

این نظر توسط کامران کریمی در تاریخ 1392/07/01 و 11:03 دقیقه ارسال شده است

سلام.شما را لینک کردم
cinemafestival.blogsky.com


کد امنیتی رفرش
درباره ما
در این وبلاگ قرار نیست خیلی تخصصی فیلم نقد کنیم فقط یک عشق فیلم برداشتهاش رو از فیلم هایی که می بینه به اشتراک می زاره و از "دریچه" خودش به فیلم ها نگاه می کنه .."م.ش"
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما کدام یک از کارگردانان زیر پرونده کاری موفق تری داشته است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 47
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 45
  • باردید دیروز : 91
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 335
  • بازدید ماه : 849
  • بازدید سال : 5,948
  • بازدید کلی : 106,173